• امروز : شنبه - ۲۲ اردیبهشت - ۱۴۰۳
4

نگاهی جامعه‌شناختی به نوروز در کردستان

  • ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۲
نگاهی جامعه‌شناختی به نوروز در کردستان

             اقوام ایرانی، از دیرباز و از روزگار کهن، جشن نوروز، را که از روز اول فروردین ماه شروع می‌شود، بیشتر از اعیاد دیگر محترم می شمردند و مراسم و سنت های مربوط به آن را با دقت به جای می آوردند. درواقع، فرهنگ هر قوم و ملتي تركيبي از اعتقادات، باورها، اسطوره‎ها، آئين‌ها و […]

            

اقوام ایرانی، از دیرباز و از روزگار کهن، جشن نوروز، را که از روز اول فروردین ماه شروع می‌شود، بیشتر از اعیاد دیگر محترم می شمردند و مراسم و سنت های مربوط به آن را با دقت به جای می آوردند. درواقع، فرهنگ هر قوم و ملتي تركيبي از اعتقادات، باورها، اسطوره‎ها، آئين‌ها و مراسم و به طور كلي شيوه‎ها و الگوهاي زندگي است كه در طول تاريخ توسط پيشينيان و اجداد انسان‎ها ساخته و پرداخته می‏ شود. این آئینها طي فرايند جامعه‌پذيري از نسلي به نسل ديگر منتقل مي‌شود و موجب تداوم و حفظ الگوهاي اجتماعي و فرهنگي در جامعه مي‌گردد. هرچند ممكن است الگوهايي كه ميراث گذشتگان است در گردش روزگار دچار دگرگوني و تغيير شده و مورد بازنگري نسل‌هاي بعدي قرار گيرند، ولي آنچه مهم است به قول «اگوست كنت» جامعه‌شناس فرانسوي «حكومت مردگان بر زندگان است، به عبارتي زندگي انسان‌هاي حاضر، از انديشه‌ها و احساسات گذشتگان» ساخته مي‌شود. جشن‌ها ويژگي مشترك تمامي فرهنگ‌ها مي‌باشند. دراصل، جشن برپايي مراسم نيايش و سپاس به مناسبت يك پيروزي يا واقعه‌ی اجتماعي يا يك معجزه‌ی آسماني است كه براي یک جامعه منافعي دارد. نوروز، جشن ملي و آيين كهني است كه در گذرگاه هزاره‌ها و در دوران مختلف اين سرزمين، برترين نمادهاي انساني و فرهنگي را در خويش گنجانده و آن چنان در ناخودآگاه فرهنگي اين سرزمين ريشه دوانده كه هيچ برشي از تاريخ ايران، توان انحصار آن را ندارد. نوروز، به عنوان كهن‌ترين و برترين نماد فرهنگي ايران، آييني مورد قبول و خوشايند براي تمام اقليت‌هاي ايراني است و به همين دليل در مقوله‌ی نظم فرهنگي و انسجام اجتماعي مي‌تواند كاركرد مفيدي در جهت نزديكي اقوام ايراني و همبستگي ملي ايجاد كند.

جنبه جامعه‌شناختی جشن نوروز

در زبان ايراني جشن يـا «سـين»، از ريشة yaz به معناي ستايش، نيايش و پرستش ايـزد اسـت. در اصـل جـشن برپـايي مراسم نيايش و سپاس به مناسبت يك پيروزي يا واقعه اجتماعي يا يك معجزه آسماني است كه براي اجتما ع منافعي دارد و همواره و همهساله مراسمي براي نيايش و سـپاس و همچنين بزرگداشت آن واقعه شادي‌ها سرورها و آيينهاي خاص برگزار ميشود. در این بین، آئين‌ها و مراسمي كه از زمان‌هاي گذشته به ما ارث رسيده، عليرغم اين كه بيانگر قدمت و پيشينه‌ی تاريخي جامعه‌ی ما است، گوياي هويت فرهنگي ما نيز می‌باشد. اما متأسفانه امروزه عادات و رسوم نژاد ایرانی هر روز بیش از پیش دستخوش فراموشی گشته و کمتر خود را در میان مردم نشان می‏دهد. جشن نوروز در اساطير ايران داراي ارزشي سياسـي اسـت و بـه مرحلـه اسـاطيري استقرار شهرياران كياني در فـلات ايـران بـاز مـيگـردد. جمـشيد، شـهريار آرمـاني يـا  سـرنمونه اي از شـهرياران ايرانـي اسـت. او بـا بـر تخـت نشـستن خـود در نـوروز و تأسيس كننده ايده سياسي ايران به شمار ميرود. اگرچه نوروز به عنـوان جـشن اعتـدال بهاري علاوه بر سابقة آن در فلات ايران از ميان رودان به ايران نفوذ كرده امـا در ايـران بنا بر نيازهاي اسطوره شناسي سياسي بازسازي شده است. (فكوهي، ۱۳۷۹ :۱۴۶-۱۴۵ و  148).

«جشنها ويژگي مشترك تمامي فرهنگ‌ها مي‌باشند. در اصل جـشن برپـايي مراسـم نيايش و سپاس به مناسبت يك پيروزي ي ااواقعه جتماعي يا يك معجزه آسـماني اسـت كه براي اجتماع منافعي دارد. نوروز جشن ملـي و آيـين كهنـي اسـت كـه در گـذرگاه هزارهها و در دوران مختلف اين سـرزمين برتـرين نمادهـاي انـساني و فرهنگـي را در خويش گنجانده و آنچنان در ناخودآگاه فرهنگي اين سـرزمين ريـشه دوانـده كـه هـيچ برشي از تاريخ ايران، توان انحصار آن را ندارد. نوروز به عنوان كهنترين و برترين نماد فرهنگي ايران، آييني مورد قبول و خوشايند براي تمام اقليـتهـاي ايرانـي اسـت و بـه همين دليل در مقوله نظم فرهنگي و انسجام اجتماعي ميتواند كاركرد مفيدي در جهت نزديكي اقوام ايراني و همبستگي ملي ايجاد كند»(صالحی امیری، صمیمی، ۱۳۹۶: ۳).

نوروز در داستان های کردی

نوروز در داستان های کردی به این صورت است که چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح «که‏ی‌مو‌ورس»(kay mures) نامیاز نژاد کرد پیدا شد و از همان ابتدای کار اهریمن نامی با وی به دشمنی برخاست. که‏ی‌مو‌ورس که در کوهستان های «رواندز» با «اهریمن» به جنگ پرداخت و در آغاز پیکار به سپاهیانش فرمان داد که در صورت پیروزی بر دشمن و کشتن اهریمن، بر ستیغ کوهها و بالای تپه ها و گردنه ها، برج هایی از آتش برافروزند تا هم نشانی بر اعلام پیروزی باشد و هم فرمانی بر بازگشت سپاه  از جبهه‏ها به نزد وی. سرانجام پیکار با اهریمن به پیروزی سپاه که‏ی‌مو‌ورس پایان یافت. آتش‌ها بر بالای کوه ها زبانه کشید و با تابش شعله‌ها، پیروزی حق بر باطل، و شکست اهریمن به آگاهی عامه رسید. روز پیروزی بر دشمن ده روز پیش از موقع نوروز کنونی بود. که‏ی‌مو‌ورس فرمان داد نه تنها آن روز بلکه ۹ شبانه روز پس از آن را همراه با برافروختن آتش و مراسم جشن و سرور بگذرانند. سپاهیان پیروز در اجرای این دستور مدت ۹ روز را در کوهساران  و چمنزارها، بر فراز تپه ها و در دامن دشت ها پای کوبان و شادی کنان در مراسم ویژه «جه‎ژنی ۹ روژ (جشن نه روز) گذراندند. در این مدت آتش‌ها همچنان برجای بود و آتش بازی ادامه داشت»(کیوان، ۱۳۴۹: ۵۹-۶۰).  

تدارک جشن عید نوروز

در قدیم که البته تا حدود زیادی در همین حال هم مرسوم است مردم حدود بیست روز به عید نوروز با اشتقبال عید می روند. رنگ آمیزی اتاق ها و تعمیر و مرمت خرابی های جزیی منزل؛ مظافت در و دیوار و محوطه خانه و پا و آماده کردن ظروف غذاخوری؛ خرید قالی یا قالیچه؛ تهیه مواد و لوازم سفره هفت سین؛ ….

آتش افروز و غول بیابانی

علاوه بر آن، دسته‎ی آتش افروز، در هفته آخر سال، در شهر به راه می افتادند یکی از آنها «آتش افروز» بود و چهارپنج نفر دیگر، دست و صورت  گردن خود را سیاه می کردند مقداری خمیر بع دست می گرفتند، روی آن پنبه و کهنه آغشته به نفت گذاشته و آتش می زدند و هر یک، یک مشعلی هم به دست می‌گرفتند و با ضرب تنبک و تصنیف خوانی عده‎ی دیگر، دور افتاده از هر دکان شاهی صد دیناری می گرفتند، ذکر آنها این شعر بود: آتش افروز حقیرم/ سالی یک روز فقیرم.

دسته دیگری هم به نام غول بیابانی بودند که یک مرد قد بلند که با قواره ای از پوست گوسفند سیاه، لباس چسبانی از سر تا پای خود ترتیب داده، که عده ای تنبک زن و تصنیف خوان دور او را گرفته و از دکان‎ها شاهی صددیناری دریافت می داشتند و ذکر آنها هم این بود:

من غول بیابانم/ سرگشته و حیرانم

حاجی فیروز

«دسته دیگری به نام حاج فیروز که یک نفر از لوطی های شهر محسوب می‏شد، لباس قرمز یعنی نیم تنه، شلوار و کلاه قرمز می پوشید و صورت خود را سیاه کرده و دایره زنگی به دست می‏گرفت و با یک یا دو نفر وردست توی خیابان‎ها راه می افتاد و می گفت:

حاجی فیروزم/ سالی یک روزم

و به این طریق، شادی را مهمان دل مردم می کرد»(یاوری، مسیحا، ۱۳۸۸: ۲۶-۲۸).

میر نوروزی

به عنوان نمونه، میر نوروزی همچنان در کردستان وجود دارد. چراکه از جمله آیین‎های این جشن‌ها که برای شوخی و سرگرمی بود میرنوروزی یا همان عمو نوروز از آن یاد می‏شود می‎‏باشد. شخصی با لباس قرمز و صورتی سیاه شده که رفتار و دستورهایش خنده‏آور بود و در پایان جشن از ترس آزار مردمان فرار می‏کرد. «ابوریحان از مردی بی‏ریش یاد می‎کند که با جامه و آرایشی شگفت‎انگیز و خنده‌آور در نخستین روز بهار مردم را سرگرم می‎کرد و چیزی می‏گرفت. و هم اوست که حافظ به عنوان «میرنوروزی» دوران حکومتش را «بیش از پنج روز» نمی‏داند. از برگزاری رسم میرنوروزی، تا لااقل ۷۰ سال پیش آگاهی داریم. بی‏گمان کسانی را که در روزهای نخست فروردین، با لباس‎های قرمزرنگ و صورت سیاه شده در کوچه و گذر و خیابان می‎بینیم که با دایره زدن  و خواندن و رقصیدن مردم را سرگرم می‌کنند. » (بلوکباشی، ۱۳۸۹:۲۳-۲۴).

نمایش‌ها و بازی‌های محلی

از دیگر آیین‎های ویژه‎ی نوروزی در بین کردها، نمایش‌ها و بازی‌های مخصوص روزهای نوروز است. این بازی‎ها و نمایش‌ها در مجموعه‌ای از رفتارهای آئینی ـ نمادی قرار می‌گیرند که افزون بر شادی‌آفرینی و سرگرم کردن مردم، پیوندی عمیق با گردش سال و نظم و سامان زندگی دارند و ارتباط مستقیمی با فرهنگ و رفتار مردم کردستان دارند. مانند کشتی های مخصوص که همه ساله در کردستان در جشن ها توسط کردها اجرا می ‏شود.

رسم دید و بازدید

«از نخستین روز آغاز نوروز تا روز دوازدهم فروردین را مردم به رفت‌و آمد به خانه‎ی بزرگان و خویشان و آشنایان و دید و بازدید از یکدیگر و شادباش‌گویی به هم اختصاص می‎دهند. این رسم از قدیم میان گروه‎ها و قشرها و طبقات مختلف اجتماعی در شهر و روستا مرسوم بوده است. در مراسم دید و بازدید نخست کوچک‌ترها به عید دیدنی بزرگ‎ترها می‎روند، بعد بزرگ‎ترها بازدید کوچک‌ترها را پس می‎دهند. در نخستین روز عید، بستگان و دوستان به دیدن کسانی که عزیزی را در سال کهنه از دست داده‏اند می‏روند و به بازماندگان او «سرسلامتی» می‎دهند» (بلوکباشی، ۱۳۸۹: ۸۱-۸۲).

کلام آخر

یکی از بهترین یادگارهایی که در این زمان می‌توان برای تاریخ ایران گذاشت، ضبط و تدوین همین آداب و رسوم است که در تاریخ افکار ملت ایران گذشته است.  يكي از جلوه هاي هويت كه در فرهنگ عامه چندين هزار ساله مردم ايران جايگاه خاصي پيدا كرده، عيد نوروز است و كمتر عيدي است كه در تاريخ اجتماعي ايران به اندازه نوروز قدمت داشته و دوام آورده و در بين مردم محترم شمرده شود. چنانچه از شواهد تاريخي برمي آيد شمار اعياد و جشنهاي ايران باستان زياد بوده و تقريبأ در هر ماه چندين جشن برگزار مي‌شده است.

منابع

فکوهی، ناصر (۱۳۷۹)؛ «نگاهی انسان شناختی به اسطوره‌شناسی سیاسی جشن نوروز»، مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، گروه مردم‌شناسی آئینی پژوهشکده مردم شناسی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، پژوهشکده مردم‌شناسی.

بلوکباشی، علی (۱۳۸۹)؛ «نوروز جشن نوزایی آفرینش»، انتشارات دفتر پژوهش‎های فرهنگی، چاپ هفتم.

کیوان، مصطفی (۱۳۴۹)؛ «نوروز در کردستان»، تهران: سازمان چاپ تبریز.

صالحي اميري، سيدرضا ؛ نيلوفر صميم (زمستان ۱۳۸۶)؛ « آيينهاي نوروزي و همبستگي ملي »، فرهنگ مردم ایران، شماره ۱۱، صص۳-۱۹٫

یاوری، حسین؛ مسیحا، مریم (۱۳۸۸)؛ «فرهنگ عامه ۱»، تهران: انتشارات آذر، انتشارات سیمای دانش (ناشر همکار).

لینک کوتاه : https://sirvannews.ir/?p=1865
  • نویسنده : معصومه محمدی سیف - جامعه‌شناس و پژوهشگر فرهنگ اقوام

مطالب مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.